Get Even More Visitors To Your Blog, Upgrade To A Business Listing >>

مجید کیانپور شاپرک آبی کیست؟ [مجید کیانپور دوره کاربرد]

مجید کیانپور کیست؟ – مجید کیانپور شاپرک آبی – زندگینامه مجید کیانپور – شماره تلفن مجید کیانپور

به احتمال خیلی قوی با یکی از چهار عبارت بالا به این مطلب رسیده اید.

این مطلب یک خاطره بسیار مهیج، جالب و عجیب است که در برخورد با شخص مجید کیانپور داشته ام. به نظرم خواندن آن برای شما که هر کاری اعم از مشاوره، گذراندن دوره در شاپرک آبی یا دوره کاربرد داشته باشید خالی از لطف نیست.

حدود دو ماه پیش یکی از دوستانم از طریق اینستاگرام این ویدئو از مجید کیانپور را برای من فرستاد. (لینک دیدن ویدئو در IGTV کاربرد)

مجید کیانپور شاپرک آبی

مجید کیانپور به واسطه تاسیس شاپرک آبی و تبلیغات بسیار برای آن بیشتر شناخته شده است، که عموما او را با همین دوره های مدرسه شاپرک می شناسند.

مجید کیانپور کیست؟

بیش از ۱۰ سال در سمتهای مدیر آموزش و مدیر منابع انسانی در شرکتهای بین المللی و موفق توتال و هنکل در ایران، فرانسه و خاورمیانه کار کرده ام و پس از جدا شدن از مسیر شغلی سازمانی تا کنون به عنوان مشاور و مدرس با سازمان های متعددی همکاری داشته ام.

بنیانگذار و مدیرعامل شرکت تجربه شاپرک آبی هستم و به عنوان کارآفرین برتر در صنعت مشاوره شناخته شده ام ، دانش آموخته ی دانشگاه HULT در رشته ی MBA هستم و مدرک رهبری را از دانشگاه های Ashridge و HULT و موسسه Wiley گرفته ام . (منبع: سایت شخصی خودش)

زندگینامه مجید کیانپور

زندگینامه خاصی ندارد، چون کار زیادی انجام نداده و بیشتر همان چند خط درباره من او هست که همه جا اعلام می کند.

و اما داستان من و مجید کیانپور و دوره کاربرد

من ذهنیتم از مجید کیانپور یک فرد بسیار حرفه ای، کاربلد و باسواد بود. یک ذهنیت کاملا مثبت و حس احترام نسبت به ایشان داشتم. به ذهنم رسید تا برای این دوره حداقل فرم پر کنم و در مصاحبه آن شرکت کنم. خلاصه اینکه در روند قرار بگیرم و حداقل کمی با این مجموعه حرفه ای شاپرک آبی که مربوط به مجید کیانپور است و این بار با دوره کاربرد آمده است کمی بیشتر آشنا شوم.

فرم را پر کردم. یک فرم ساده. بعد به من ایمیل دادند که برای شما زمان مصاحبه اسکایپی تنظیم کرده ایم. در مصاحبه شرکت کردم.
در مصاحبه اسکایپی آقایی به نام عماد جوان خانم پریسا نیک بنیاد بود.

قبل از شروع مصاحبه من کسب اجازه کردم و یک پرزنت چهار دقیقه ای در مورد خودم، بیزنسم و دغدغه هام گفتم، بعد از آن 4 تا سوال از من پرسیدند:

  1. شما در شرکتتان فرایند تصمیم گیری سریع است یا کند؟
  2. اگر دوست شما به شما کمک کند و در درسی قبول شوید و خود آن شخص آن امتحان را مردود شود؟ حس شما چیست؟
  3. خواننده مورد علاقه شما؟
  4. آخرین فیلمی که دیدید و به ما توصیه می کنید ببینیم چیست؟

من جواب سوالات را دادم (جواب سوالات را نمی نویسم که مطلب بی مورد طولانی نشود).

پیش خودم گفتم چقدر سوالات ساده و بی معنایی. (سوالات را یادداشت کردم تا سر فرصت راجع به ان ها مطالعه کنم و متوجه بشم که منظور از این سوالات چیست)

خیلی در جلسه تاکید داشتند که ما کمک شما می کنیم که بیزنستان اسکیل کند و دو یا سه برابر شود. من دائم تاکید می کردم که چندی پیش گزارش پنج سالگی خدمت از ما که منتشر شده ما حدود 600% رشد داشته ایم.

و این قول ها و رشدهایی که شما تاکید می کنید اصلا برای من جذاب نیست و حسی در من برای حضور برنمی انگیزاند.

خلاصه مصاحبه تمام شد و چند روز بعد برای من ایمیل آمد.

هنوز مبلغ دوره را در ایمیل اعلام نکردند . وقتی که در واتس اپ جویا شدم و گفتن مبلغ 70 میلیون هست دیگر مطمئن شدم که اصلا اینقدر نمی ارزد. (این مهم را بگویم که 70 میلیون برای رشد مهارت فردی و نتورک خوب واقعا عدد خاصی نیست چون خیلی راحت می شود خیلی بیشتر از این اعداد را درآورد، اما من از این مصاحبه اصلا این حس را نگرفته بودم)

خبر ندادم تا خودشان پیگیر شدند.

شخص دیگری به من پیام داد

تماس گرفتند و گفتند چه چیزهای باعث شده شما تصمیم بگیرید که شرکت نکنید؟ من تمام تلاشم را کردم به صورت حرفه ای بگویم که دوره شما اصلا حس خیلی عجیب، کارا و خیلی اثربخش به من نداد. حسی که تلاش کنم یکی از کسانی باشم که شما من را انتخاب کنید. در مورد مصاحبه گفتم که به نظرم خیلی فورمالیته بود و خیلی موارد دیگر چند نظر هم برای بهبود دادم.
در نهایت از من تشکر کردند و پریسا نیک نیاد جمله ای با این مضمون را گفتند:

صحبت های شما امروز خیلی برای من مهم بود و به من خیلی کمک کرد. شما وقتتان گرانبهاست و یک ساعت در اختیار من گذاشتید. اجازه بدید علی رغم اینکه دیگر ما هیچ کس را بدون پرداخت شهریه به دوره راه نمی دهیم (اینجا گفتند این مورد که جلسه اول رایگان باشد تا دوره قبلی وجود داشته و از این دوره دیگر نیست) جلسه اول را رایگان مهمان ما باشید شاید نظرتان عوض شد.

بسیار تشکر کردم و گفتم من با چیزهای رایگان اصلا راحت نیستم. حسم به چیزهای رایگان خوب نیست. اما باز هم اصرار کردند.
قول دادم حتما جلسه اول را بیایم و تماس ما تمام شد. جلسه اول رایگان دوره کاربرد مجید کیانپور 29 مهرماه شد.

واقعا یکی دوتا برنامه سفر و کاری را جابه جا کردم تا در 29 مهر ماه شرکت کنم. شب قبل اعلام کردند که کلاس در خانه کارمان شعبه لواسان است و برای من سرویس می فرستند.

شب قبل تصمیم گرفتم رفتن فردا را کنسل کنم، چون کار زیاد داشتم و باز هم می گویم با رایگان بودن مخصوصا حالا که سرویس می آمد اصلا راحت نبودم.

راننده به من پیام داد و گفت راس ساعت 7:45 دنبال من می آید. روز موعد ساعت 7:45 یک راننده آمد با یک تویوتا کمری زرد، یک راننده کراواتی و بسیار محترم، در ماشین را برای من باز کرد و به من صبح بخیر گفت. واقعا که رانندگی بسیار خوبی داشت و من بسیار حس امنیت و آرامش داشتم، همزمان کارهای خودم را هم با موبایلم انجام می دادم. در ذهن خودم حتی شرکت در دوره کاربرد را هم مرور کردم.

برنامه ساعت 9 صبح شروع می شد و من حدود 20 دقیقه زودتر رسیدم، راننده از من جدا شد و گفت که ساعت 14 میاد دنبال من که من را برگرداند. وقتی به شریکم گفتم گفت راننده را مرخص کن خودم میام دنبالت که همان لواسان هم ناهار را بخوریم. پیش خودم گفتم مدیر کاربرد را ببینم به ایشان میگم.

برنامه کمی دیرتر شروع شد، حدود 9:20 دقیقه شخصی به نام عماد جوان (دلیل دارد که اسم ایشان را می آورم جلوتر متوجه می شوید) آمدند و شروع به صحبت کردند که در این دوره چه کارهای انجام خواهیم داد و ارزش های سازمانی کاربرد چه چیزهایی است. گفتند که ما در این دوره کوچ شما هستیم و به مدت 12 جلسه یک هفته در میان ( حدودا تا اواسط فروردین 1401) با شما هستیم. یادتان باشد باید بدانید که برخی جاها در این دوره مجبورید تصمیم های سخت بگیرید. مثلا مورد داشتیم که به او گفتیم تو مشکلت شریکت است و شراکتشان را بهم زده اند. تصمیم سخت

صحبت های او حدود 20 دقیقه طول کشید. از سمت راست خودش، به بچه های دوره گفت شروع کنند خودشان را معرفی کنند
نفر اول معرفی کرد، نفر دوم معرفی کرد، نفر سوم آمد معرفی کند که

مجید کیانپور وارد شد. (وبسایت شخصی او – صفحه او در شاپرک آبی)

واقعا خاطرم نیست سلام کرد یا نه

گفت: کیا اومدن ببینن این دوره خوبه یا نه؟ کیا هنوز تصمیم نگرفتن؟

دو نفر آن طرف تر دست بلند کردند ( تعداد ما حدودا فکر کنم 15 نفر بود). مجید کیانپور گفت: چرا ثبت نام نکردید؟
آن شخص هم آقایی بودند، گفتند: اومدیم ببینیم دوره چجوریه بعد ثبت نام کنیم
مجید کیانپور گفت: یعنی نمی خوای پول بدی؟
آقا گفت: چرا، اگر بخوام شرکت کنم پرداخت خواهم داشت
مجید کیانپور رفت سراغ کیفش و یک پوز وایرلس (سیار – بی سیم) درآورد گذاشت جلوی آن شخص. گفت: کارت بکش، پس کارت بکش
یکدفعه هم گفت بچه ها هزینه پیش پرداخت چقدر بود؟ یک نفر گفت 23 میلیون و 300 هزارتومان
مجید کیانور گفت: 23 میلیون و 300 هزارتومان کارت بکش یا برو بیرون

من پیش خودم گفتم حتما در حال آموزش هست، مثلا مدیریت بحران، تصمیم گیری در شرایط بحران و …

آن آقا گفت: خانم پریسا نیک بنیاد (که خودش را مدیر کاربرد می نامید) گفتند می توانید جلسه اول برای تصمیم گیری بهتر رایگان بیاید. من براساس صحبت ایشان آمدم.

مجید کیانپور گفت: پس برو بیرون و به خود ایشان بگو (فکرش را بکنید مجید کیانپور خودش پریسا نیک بنیاد را استخدام کرده و مدیر این دوره کرده، خودش حرف پرسنل خودش را قبول ندارد)

من هنوز می گفتم این ها حتما یک درسی دارد. الان قرار نکته ای یاد بگیرم

مجید کیانپور رفت سراغ بعدی، پرداخت کردی؟

آن خانم: نه

مجید کیانپور پوز را گذاشت جلوی خانم، گفت: پرداخت می کنی؟ فکر کنم خانم گفت این میزان پول همراهم نیست (این رو خاطرم نیست)

مجید کیان پور گفت: پس خداحافظ   – خیلی باحال بود دستش را هم تکان میداد به نشان خداحافظی

بعدش یک خانم دیگر

رسید به من، گفت پرداخت داشتی؟ گفتم نه. گفت بفرمایید بیرون
منم هیچی نگفتم رفتم بیرون

در هنگام بیرون آمدنم دیدم دم در یکی از آن دو خانم نشسته است. بسیار ناراحت

من هنوز کمی امید داشتم که شاید باز هم جدی نیست و درسی پشت این ماجراست

از ساختمان کارمان رفتم در کوچه، حدود 3 دقیقه صبر کردم بعد به خودم گفتم مگر می شود، مجید کیانپور به همین سادگی اشتباه کند

من تعریف این ادم را خیلی شنیدم و …

برگشتم داخل

دیدم یکی از خانم ها در حال صحبت هست که می گوید: من از شهرستان امدم و …

مجید کیانپور گفت: اگر شهرستانی بیزنست اونجاست پس داری پول در میاری، پس اول پول من را بده. من اطلاعاتم گران است.
من مشاور فلان برند هستم، درامدش را از فلان به فلان رساندم و رفت داخل

من رفتم که دیگر خداحافظی کنم
عماد جوان را دیدم، گفتم پس من با اجازتون مرخص بشم (واقعا منتظر بودم یک نفر حرفی بزند، معذرت خواهی کند. یک نفر بگوید مثلا مجید کیانپور امروز نارحت است، عصبانی است یا هرچی)

این جمله عماد جوان عالی بود (یعنی یک گزاره نامرتبط در یک کانتکس نامرتبط)
عماد جوان گفت: من که گفتم باید تصمیم سخت بگیرید
چی بگم؟! شما بگو من بهش چی بگم؟!!! قیافه من شده بود علامت تعجب و سوال

گفتم خانم پریسا نیک بنیاد کجا هستند؟ (همان که خودش را مدیر کاربرد معرفی کرده بود). گفتند بالا هستند من به ایشان میگم شما خداحافظی کردید.

واقعا دوست داشتم ایشان را ببینم. بپرسم آخر چرا؟ من که نمی خواستم بیایم. من که گفته بودم از چیزهای رایگان متنفر هستم.

امدم بیرون اسنپ بگیرم برگردم، حدود 20 دقیقه ای معطل شدم تا بلاخره تپسی گیرم آمد. (هزینه از لواسان به شرکت حدود 100 هزارتومان)

در راه هنوز هنگ بودم. نمی دانستم کجای کار اشتباه کرده ام. کجای این داستان مقصر منم
به شعورم، غرورم، وجودم و انسانیتم توهین شده بود.

رسیدم شرکت، پیش خودم گفتم بزار اون مبلغ 23.3 میلیون را واریز کنم که یک وقت فکر نکنند مثلا مبلغ خاصی بوده. به همکارانش پیام دادم که شماره کارت بدهید. مطمئن بودم بالاخره یکی از آن سه نفر (پرسنل های مجید کیانپور) الان اول عذرخواهی، ببخشیدی چیزی میگن. دیدم نه، خیلی شیک شماره کارت فرستادن. منم پرداخت را انجام دادم.

مبلغ را پرداخت کردم و اعلام کردم که شرکت نمی کنم.

شروع کردم به استوری گذاشتن و تعریف از این افتضاحی که با چشمانم دیده بودم. گفتم واقعا اطلاع رسانی کنم که کسی بابت این دوره های غیر مفید (بهتر است بگویم مضر) هزینه نکند.

حدودای ساعت 14 بود که مجید کیانپور استوری ها را دید و برای من پیام فرستاد.

این بخش را حتما تکمیل می کنم، چون بعدش حدود یک ساعت تلفنی باهاش صحبت کردم و آنجا از طرز صحبتش خیلی بیشتر بُهت زده شدم.

اما واقعا دغدغه من از نوشتن این مطلب چیست؟ سوال من چیست؟

  • دوره گران است؟ خیر. دوره مربوط به مجید کیانپور است و 70 میلیون که خوب است می توانست 700 میلبون باشد. چون مال اوست و اینکه آنقدر می ارزد یا نه سوال شخصی هر شرکت کننده است که خودش باید پاسخ دهد.
  • چرا برای دوره هزینه دریافت می شود؟ خیر. حق هر کسی هست که بابت ارائه خدمات هزینه آن را هم دریافت کند

خیلی ها به من می گویند چرا هزینه را دادی؟ تو که نمی خواستی شرکت کنی و این رفتارها را دیدی.

هزینه را دادم که بگویم پولش را دارم اما دوره شما ارزش ندارد و اگر می گویم بی ارزش است این نیست چون پول دوره را ندارم و دستم به دوره نمی رسد این را می گویم. پولش را دارم (همانطور که پرداخت کردم) اما سر کلاس کسی که 3 پرسنل خود را نمی تواند مدیریت کند و با هم نمی توانند هماهنگ باشند هرگز نمی نشینم.

اما در خواستی که از خواننده این پست دارم این است که اگر تجربه مشابه ای دارید به دور از توهین شما هم تجربه خود را بگویید و تا حد امکان این مطلب را در کامیونیتی خود (به هر طریق اینستاگرام، لینکدین یا توییتر)به اشتراک بگذارید.

در حال تکمیل …

با تشکر

حمید طهماسبی

نوشته مجید کیانپور شاپرک آبی کیست؟ [مجید کیانپور دوره کاربرد] اولین بار در سایت شخصی حمید طهماسبی پدیدار شد.



This post first appeared on وب سایت شخصی حمید طهماسبی, please read the originial post: here

Share the post

مجید کیانپور شاپرک آبی کیست؟ [مجید کیانپور دوره کاربرد]

×

Subscribe to وب سایت شخصی حمید طهماسبی

Get updates delivered right to your inbox!

Thank you for your subscription

×