چند مدت پیش بود که دائما این تکه شعر را می دیدم “با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید؟”. مشتاق شدم متوجه شوم شاعر آن کیست و کامل شعر چیست. در جستجو به وبلاگی رسیدم که کامل آن را نوشته بود و توضیح داده بود که این شعر متعلق به شهریار دادور است که هم اکنون در قید حیات در استکهلم هستند. وبلاگ شهریار دادور و فیس بوک او
Related Articles
رویش ناگزیر
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخمدار است
با ریشه چه می کنید؟
گیرم که بر سر این بام
بنشسته در کمینِ پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته ی در آشیانه چه می کنید؟
گیرم که باد هرزه ی شبگرد
با های و هوی نعره ی مستانه در گذر باشد
با صبح روشنِ پُرترانه چه می کنید؟
گیرم که می زنید
گیرم که می بُرید
گیرم که می کشید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید؟
“شهریار دادور” (استکهلم)
از کتاب: از ارتفاع قله ی نام و ننگ
انتشار: ژانویه ی ۱۹۹۰ ـ ۱۳۶۸
خیلی شعر جالب و دوست داشتی است.
در همین مدت تکه شعر دیگری هم در ذهنم بود “آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد”، بعد از جستجو متوجه شدم که متعلق به شخصی به نام وحید امیری است. منبع
وحید امیری
آواز خوش هَزار تقدیم تو باد
سرسبزترین بهار تقدیم تو باد
گویند که لحظه ایست روییدن عشق
آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد
چیزی که بیشتر نظرم را جلب کرد، شعر دیگری بود که با تاثیر از این رباعی سروده شده بود: منبع شعر
آوای خوش هزار تقدیم تو باد / پاییز منم بهار تقدیم تو باد
دلتنگی این زمانه تقدیر من است / آرام دل و قرار تقدیم تو باد
خون دل و آب دیده شد قسمت من / جام می خوشگوار تقدیم تو باد
چنگی به دلم نمیزند تار و سه تار / گلبانگ سه تار و تار تقدیم تو باد
پاییز که گفته موسم بی ثمری است؟ / از خون دلم انار تقدیم تو باد
باشد که مرا به یادت آرد روزی / این شعر به یادگار تقدیم تو باد
بگذشت هزار لحظه عشق تو نرست / عشقی که شد آشکار تقدیم تو باد
با تشکر
حمید طهماسبی
نوشته در جستجوی شعر اولین بار در سایت شخصی حمید طهماسبی پدیدار شد.
This post first appeared on وب سایت شخصی Øمید طهماسبی, please read the originial post: here